loading...
تیک تیک
mani بازدید : 65 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (2)

چهار چيز است که نمي‌توان آن‌ها را بازگرداند... سنگ ... پس از رها کردن! حرف ... پس از گفتن! موقعيت... پس از پايان يافتن! و زمان ... پس از گذشتن

 

 

دفتري که بسته شد بازش نکنيد دلي که شکسته شد نازش نکنيد ياران شما را به خدا به عشق بيوفائي نکنيد يا اين که وفا کنيد تا آخر عمر يا اين که از اول آشنائي نکنيد

 

 

اگه من وتو دو تا برگ باشيم ،هنگام خزان من زودتر از تو مي شکنم تا زماني که مي افتي در آغوش بگيرمت

 

 

خدايا! به من رفيقی بده که با من گريه کند. دوستی که با من بخندد را خودم پيدا خواهم کرد

 

 

نگه داشتن عشق مثل نگه داشتن آب تو دسته فکر مي کني تو دستته اما وقتي دستتو باز مي کني مي بيني هيچي ازش نمونده جز خيسي خاطرات

 

 

بعد از مرگم تکه یخی به شکل صلیب روی سنگ قبرم بگذارید تا با اولین طلوع خورشید آب شود و به جای یار برایم گریه کند

 

 

خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواهد...

 

 

عصری است غریب و آسمان دلگیر است افسوس برای دل سپردن دیر است هر بار بهانه ای گرفتیم و گذشت عیب از من و توست ، عشق بی تقصیر است

 

 

در این شبهای سیاه ازغم ...سپیدی عشق تو را می جویم .. اما دریغ از این پندار خام ..که در سیاهی سپیدی می جویم

 

 

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز

 

 

من برنده ام ... چون نجواهایم را به ترانه های ماندگار تبدیل می کنم.

 

 

دل آدم ها به اندازه ی حرفهاشون بزرگ نیست ... اما اگه حرفاشون از دل باشه می تونه بزرگترین آدم ها رو بسازه

 

 

هميشه واسه گلي خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسيد يادش باشه ريشش کجاست

 

 

آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند

 

 

اگر برگ درخت در پاییز نمی افتاد، جایی برای روئیدن برگ های بهاری پیدا نمی شد.

 

 

درازترین سفر با یک گام برداشتن آغاز می شود.

 

 

هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....

 

 

حالا وقتي خورشيد غروب مي کنه ديگه دلم نمي گيره؛آخه مي دونم که طلوع دوبارش با نوره گرم قلبت همراهه و دوباره دست مهربونت رو روي سرم حس مي کنم

 

 

عشق مثله يه قله کوه بلند مي مونه که هر کسي که يک قلب پاک و يک دنيا صداقت داشته باشه مي تونه فاتحش باشه

 

 

عشق يعني:

چون خورشيد، تابيدن بر شب هاي دوست...؛

و چون برف، ذوب شدن بر غم هاي دوست

 

 

كاش مي دانستم چيست

آنچه از چشم تو

 تا عمق وجودم جاريست

 

 

همه واسه دوستاشون گل مي فرستن من ماندم واسه گلم چي بفرستم

 

 

هركسي تو را دوست داره 4 تا مريضي ميگيره :

 

1- فراموشي

 

2 ...

 

3 ...

 

4 ...

 

3 تاي ديگه را فرموش كردم

 

 

مي خواهم از اين پرتگاه رها شوم .....چه كسي مرا خوهد گرفت

 

 

کودکي با پاهاي برهنه بر روي برفها ايستاده بود و به ويترين فروشگاهي نگاه مي کرد زني در حال عبور او را ديد . او را به داخل فروشگاه برد و برايش لباس و کفش خريد و گفت: مواظب خودت باش کودک پرسيد: ببخشيد خانم شما خدا هستيد؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط يکي از بنده هاي خدا هستم کودک گفت:مي دانستم با او نسبت داري

 

 

روشن ترين خانه ء هرکسي , چشمان اوست , هنگامي که اميد ميهمان قلبش باشد.

 

 

شايد کسي را که با او خنديده اي فراموش کني , اما هرگز کسي را که با او گريسته اي از ياد نخواهي برد.

 

 

تا عاقلان راهی برای خندیدن بیابند دیوانگان هزار بار خندیده اند

 

 

آنكه مي‌خواهد روزي پريدن آموزد، نخست مي‌بايد ايستادن، راه رفتن، دويدن و بالارفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمي‌كنند

 

 

فرق انسان و سگ در آنست كه اگر به سگي غذا بدهي هرگز تو را گاز نخواهد گرفت

 

 

اگر مي خواهي خوشبخت باشي براي خوشبختي ديگران بكوش زيرا آن شادي كه ما به ديگران مي دهيم به دل ما بر مي گردد

 

 

اشكهاي ديگران را مبدل به نگاههاي پر از شادي نمودن بهترين خوشبختي هاست

 

 

آدم هاي حقير،انسانهاي والا را ديوانه ميپندارند. چرا كه اين انسانها سرشت نامعقول تري داشته و به سمت چيزهاي استثنائي جذب ميشوند:چيزهايي كه هيچ جذابيتي براي بسياري از مردم ندارند

 

 

در این کره ی خاکی تنها جایی که از اسارت تن ازاد خواهی بود گورستان است.

 

 

اينو بدون که اگه کسي وارد زندگيت شد و گذاشتو رفت علاوه بر اينکه يه خاطره به جا مي ذاره مي تونه يه تجربه هم به جا بذاره پس سعي کن خاطره هاي خوب و تجربه هاي مفيد رو به خاطر بسپاري.....دوست داشته باش تا دوستت داشته باشند

 

 

به خاطر دوست داشتن غرورتو بشکن ولی به خاطر غرورت قلب کسی رو نشکن

 

 

عشق يعني يك تبسم بر لب زيباي يار عشق يعني يك ترنم از حنين ناي يار عشق يعني حس نرم اطلسي عشق يعني با خدا در بي كسي عشق يعني همكلام بيصدا عشق يعني بي نهايت تا خدا

 

 

 عشق نميپرسه كه تو كي هستي؟ ........فقط ميگه كه تو مال من هستي عشق نميپرسه كه اهل كجايي؟...........فقط ميگه كه تو قلب من هستي عشق نميپرسه كه تو چيكار ميكني؟.......فقط ميگه باعث بشي قلبم به ضربان بيافته عشق نميپرسه چرا دور هستي؟..........فقط ميگه هميشه با من هستي عشق نميپرسه كه دوستم داري؟...........فقط ميگه عاشقانه دوستت دارم

 

 

ميدوني آدما بين الف تا ي قرار دارند. بعضي ها مثل " ب " برات ميميرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت ميشوند، مثل " م " منتظر مي مونند تا يه روز مثل " ي " يارت بشن.

 

 

چه زيبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذيرفتي! چه فريبنده ! آغوشم برايت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !چه كودكانه ! همه چيزم شدي ! چه زود ! به خاطره يك كلمه مرا ترك كردي ! چه ناجوانمردانه ! نيازمندت شدم ! چه حقيرانه! واژه غريبه خداحافظي به من آمد! چه بيرحمانه! من سوختم

بگذاريد و بگذريد ، ببينيد و دل نبنديد ، چشم بيندازيد و دل مبازيد كه دير يا زود بايد گذاشت و گذشت

 

 

 روزي بيايد و آن روز دور نباشدکه آدميان بدين نگاه درهم بنگرندوآنچه فرشتگان را در پيش آدم بسجود آورد در ديده يکديگر ببينندو باهم مهربان شوند

 

 

 فرشتگان روزي از خدا پرسيدند : بار خدايا تو كه بشر را اينقدر دوست داري غم را ديگر چرا آفريدي؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفريدم چون :اين مخلوق من كه خوب مي شناسمش تا غمگين نباشد به ياد من نمي افتد

 

 

دوست داشتن كساني كه دوستمان مي‌دارند كار بزرگي نيست، مهم آن است كه آنهايي كه ما را دوست ندارند، دوست بداريم

 

 

کوچيک تر که بودم فکر مي کردم بارون اشک خداست ولي مگه خدا هم گريه مي کنه چرا بايد دل خدا بگيره!!!! دوست داشتم زير بارون قدم بزنم تا بوي خدا رو حس کنم اشک خدا را تو يه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت کمي بنوشم تا پاک و آسماني شوم! آسمان که خاکستري مي شد دل منم ابري مي شد حس ميکرم که آدما دل خدا رو شکستند و يا از ياد خدا غافل شدند همه مي گفتند باران رحمت خداست ولي حس کودکانه من مي گفت: خدا دلش از دست آدما گرفته

 

 

زندگــــي يعني نشاندن لبخند بر لب دلشکستـــــــه اي زندگــــي يعنـــي ستــــــــــــردن اشگ از گونه اي زندگــي يعنـــــي برداشتــــــــــن بار غم از شانه اي زندگي يعني شکفتن در سرزمين قلبــــــها ، همچـون گلي زنـــدگي يعني محبــــــت ، مهربـــــــــاني ، زنــدگي يعني صـــــــــداقت ، سادگــــــي و همدلي

 

 

سجاده ام كجاست؟/مي خواهم از اين هميشه ي اضطراب برخيزم/اين دل گرفتگي مداوم شايد/تأثير دل،سايه «من» است/كه اين سان گستاخ و صبور/بين خدا و دلم ايستاده ام/سجاده ام كجاست؟/سلمان هراتي

 

 

وقتي از مادر متولد شدم..صدايي در گوشم طنين انداخت که بعد از اين با تو خواهم بود. به او گفتم تو کيستي؟ گفت :غم! فکر کردم غم عروسکي خواهد بود که من بعدها با اون بازي خواهم کرد. ولي بعدها فهميدم!! که من عروسکي هستم در دستان غم

 

 

> چقدر خوبه ادم يكي را دوست داشته باشه نه به خاطر اينكه نيازش رو برطرف كنه نه به خاطر اينكه كس ديگري رو نداره نه به خاطر اينكه تنهاست و نه از روي اجبار بلكه به خاطر اينكه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره اگه من يكي از دوست هاي خوبت هستم، اين رو برام سند كن! يا اين پيغام رو براي همه دوست هاي خوبت بفرست . ببين چند تاش به خودت برمي گرده! اگه 7تاش بهت برگشت، بدون دوست داشتني هستي

 

 

گریه را میپرستم اشک ریختن به روی گونه هایم اشکهایی که شاید به خاطر تو از چشمانم قطره قطره میبارد به خاطر.... سکوت را میخواهم نمیدانم چرا...؟ شاید برای نواختن برای صدا زدن تو تنهایی را دوست دارم چرا که تنهایی هیچ وقت ترکم نکرده هیچگاه قلبم را نشکسته.... غم و غصه همیشه در صدایم شریک بوده اند ولی نمیدانم چرا....؟ و باز هم این قصه پر از غم ناتمام به پایان رسید.

 

 

دوست داشتن را بايد از دختر بچه ها ياد گرفت. آنها در مقابل محبتي كه به عروسك خود مي كنند از او انتظار محبت متقابلي ندارند آنها بدون هيچ توقعي عروسكشان را دوست دارند و دوست داشتن واقعي يعني همين

 

 

زمزمه های دلتنگی ام را به نسیم می سپارم تا به تو برساند . آن زمان که نگاهت را به آسمان بخشیدی ، چقدر گریستم و با پر کشیدنت دل ترک خورده من هم شکست ...

 

 

درعصرهاي انتظاربه حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي

 

 

اعتراف میکنم گاهی به اسمان نگاه میکنم...دزدانه به چشم ستارگان ...اما نه به تمامی انها...تنها بدانها که شبیه ترند:::به چشمان تو

 

 

شربتي از لب لعلش نچشيديم وبرفت روي مه پيكراوسيرنديديم برفت گويي ازصحبت مانيك به تنگ امده بود بار بربست وبه گردش نرسيديم وبرفت همچو حافظ همه شب ناله وزاري كرديم كاي دريغا به وداعش نرسيديم وبرفت

 

 

من سرطان دارم ، سرطان عشق !!! دوای درد من معشوقم است و تاریخ مرگم برابر با جدایی او از من می باشد. دوای دردم رسیدن به معشوقم است و تاریخ شفایم گرفتن دستان او و رسیدن به او می باشد. پس خداوندا ، دوای درد مرا به قلبم برسان تا این کابوس وحشتناک سرطان و مرگ به خاطر جدایی از عشق ، از وجودم محو شود

 

 

مهربانا ، سایبانی از جنس اشک و نیاز می خواهم تا سجاده ی دلم را در آن بگسترانم و با دستان خسته قنوتم از تو بخواهم که بر وجود سردم نور نگاهت را بتابانی و گل های زیبای عشق و ایمان را بار دگر در من تازه گردانی.

 

 

a a: زیبایی چشمان تو غمگین ماندم وبه اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران، تو به اندازه تنهایی من شاد بمان

 

 

خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی مشو پنهان از آن عاشق که پیوست همه پیدا و پنهانش تو باشی برای آن به ترک جان بگوید دل بیچاره تا جانش تو باشی.

 

 

به دنبال واژه ای میگردم! تا قلمم راسیراب کنم واین آخرین شاید هم آغازی برای فرداییست که هنوز در راه نیست و کاغذهای مچاله شده ی زباله دان گواه به این راز دارند و این آیینه خسته تر از همیشه زیر غباری از دور تنها تصویر مرا بدونه هیچ واژه ای به سکوت فریاد می زند امروز غبارت را به باد می دهند .

 

 

آسمان را قسمت كردند:.....تكه اي براي بركه.....تكه اي براي رود....تكه اي براي دريا دلم را قسمت كردند:..........تكه اي براي تو....تكه اي براي تو......تكه اي براي تو

 

 

وقتي يه مشکل بزرگي داشتي نري پيش خدا بگي خدا جون من يه مشکل بزرگ دارم.... برو پيش مشکله...بگو مشکل جون من يه خداي بزرگ دارم... حل ميشه

 

 

انسان همچون رودخانه است ، هرچه عميقتر باشد آرام تر و متواضع تر است

mani بازدید : 105 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

وقتي هستي نيستم , وقتي نيستي هستم , وقتي هستم نيستي, وقتي نيستم هستي اي همه ي نيست شده ي هستي من, هستي من نيست مي شود وقتي تو نيستي

 

 

به من ميگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم . . . . . . . باورم نمي شد . . . . فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير . . . ! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم

 

 

ooooooo<>ooooooo

اين ساعت مچيه منه. ولي زماني رو نشون نميده. عقربه هاشو مخصوصا در آوردم تا متوجه نشم كه چند وقته كه ازت دورم

 

 

دل مي گيرد و ميميرد و هيچ کس سراغي ز آن نمي گيرد. ادعاي خدا پرستيمان دنيا را سياه کرده ولي ياد نداريم چرا خلق شديم. غرورمان را بيش از ايمان باور داريم. حتي بيش از عشق

 

 

هوس کوچ به سرم زده. شايد هم هجرت. نمي دانم. ز اين بي دلي ها خسته شدم. دستانم را به دستان هيچ کس مي سپارم و درد دل مي کنم با درختان. ديوانگي هم عالمي دارد

 

 

نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خويش ، ما را به ناز فروشان نياز نيست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نياز است

 

 

شايد كسي را كه با تو خنديده فراموش كني اما كسي را كه با تو اشك ريخته هرگز....

 

 

راز عشق در این است که

باور ها آرمان ها و اهدفتان را با یکدیگر در میان بگذارید

 

 

اگه به من 60 ثانيه وقت بدي بگي بگو ميگم تو 10 ثانيه اول به يادم باش و50 ثانيه رو ميدم به تو تو برام حرف بزني چون مقدسي

 

 

دوست داشتن تمثيلی از نفس کشيدن من است، سزاواری من در زندگی، شايستگی‌ام در بودن! ... اگر سزا بود چنان در آغوش‌ می‌فشردم که يکی گرديم، و در آن پيکر، نه من دلتنگ می‌شدم، نه او می‌گريخت

 

 

زندگي قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه براي تو باشه... دلتنگي قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشي قشنگي

 

 

کـــــــاش !!............ کاش مـی دانستیم زندگی کوتاست ... کاش از ثانیه ها و لحظه های زندگی لذت می بردیم کاش قلبــی رو برای شکستن انتخاب نمی کردیم کاش همه را دوست داشتیم ... کاش

 

 

از تمام دنيا فقط چشمهايت را خواستم آيا آسمان سهم زيادي از دنياست؟

 

 

آن كس را كه دوست داريد آزاد بگذاريد اگر متعلق به تو باشد به پيش تو باز مي گردد و گرنه از اول هم براي تو نبوده است

 

 

لذتي که در فراق هست در وصال نيست چون در فراق شوق وصال هست و در وصال بيم فراق

 

 

داستان غم انگيز زندگي اين نيست که انسانها فنا مي شوند ، اين است که آنان از دوست داشتن باز مي مانندگ

 

 

عشق هرگز قادر به تملک نیست. عشق آزادی بخشیدن به دیگری است. هدیه ای نامشروط است، عشق معامله نیست

 

 

عشق را دوست دارم نه در قفس

بوسه را دوست دارم نه در هوس

تورادوست دارم تا آخرين نفس

 

 

اي كاش آشنائيها نبود يا به دنبالش جدائي ها نبود

يا مرا با او نمي كردي آشنا يا مرا از او نمي كردي جدا

 

 

روي دريچه ي قلبم نوشتم ورود ممنوع

عشق آمد و گفت من بي سوادم

 

 

مي رسد روزي كه بي من روزها رو سر كني

مي رسد روزي كه مرگ رو باور كني

مي رسد كه تنها در كنار قبر من شعر هاي كهنه ام رامو به مو از بر كني

 

 

اگر رفتم تو يادم کن. اگر مردم تو خاکم کن. اگر ماندم در اين دنيا، به مهر خود تو شادم کن

 

 

خدايا او را كه در تنها ترين تنهاييم تنهاي تنهايم گذاشت در تنها ترين تنهاييش تنهاي تنهايش نگذار...

 

 

آنگاه كه با دستانت واژه عشق را بر قلبم نوشتي سواد نداشتم اما به دستانت اعتماد داشتم حال سواد دارم اما ديگر به چشمان خود اعتماد ندارم...

 

 

روزگاري يك تبسم يك نگاه بهتر از گرماي صدآغوش بود اين زمان بر هر كه دل بستم وليك آتش آغوش او خاموش بود

 

 

عشق مطبوع ترين بخش زندگي است وازدواج فاني كننده ي آن است

 

 

عشق تنها مرضي است كه بيمار از آن لذت ميبرد.

 

 

می توان در غربت داغ کویر گاه آن ابری که می بارید شد

 

 

هر شهری یه شاهی داره و هر شاهی یه تاجی... پس ما شاه هستیم و شما تاج سر!!

 

 

 

ميشه مثل يه قطره اشك بعضيا رو از چشمت بندازي .... ولي هيچ وقت نمي توني جلوي اشكي رو بگيري كه با رفتن بعضی ها از چشمت جاري ميشه

 

 

اگه یه روز چشمات پر اشک شد و دنبال یه شونه گشتی که گریه کنی صدام کن. بهت قول نمی دم که ساکتت کنم...ولی قول می دم که پا به پات گریه کنم

 

 

اگه کسی در شهر غم خيابان دوست ، کوچه‌ی محبت پلاک مهر، منزل مونس های شقايق را پيدا کرد سلام مرا به اهالي آنجا برساند

 

نمي دانم تو مي خواني ز چشمم حرفهايم را نمي دانم تو مي بيني نگاه بي صدايم را كه مي گويد بدون مهربانيهاي بي حدت... بدون عشق تو، هيچم...

 

 

مي داني كه من دلواپس فرداي خود هستم مبادا گم كنم راه قشنگ ارزو ها را... مبادا گم كنم اهداف زيبا را... مبادا جا بمانم از قطار موهبتهايت... دلم بين اميد و ناميدي ميزند پرسه ميكند فرياد ...ميشود خسته... مرا تنها تو نگذاري ...

 

 

اگر باد بودم می وزيدم، اگر ابر بودم می باريدم، اگر مهر بودم می تابيدم، اگر خدا بودم می آفريدم تا بدانی دوستت دارم ....

 

 

اگر ابر بودی به انتظار اشکت می نشستم، اگر مهر بودی در پرتو ات خود را گرم می کردم، اگر باد بودی چون برگ خزان خود را بدستت می سپردم، اگر خدا بودی به تو ايمان می آوردم تا بدانی دوستت دارم، اگر هيچ بودی از تو ابر سپيدی می ساختم، از تو خورشيد با شکوهی بوجود می آوردم، تو را نسيم ملايمی می کردم از تو خدايی بزرگ می ساختم، تا بدانی که فقط تو را دوستت دارم....

 

 

داشتم يک دل و آن هم به تو كردم تقديم بيش از اين از من مسکين چه تمنا داری

 

 

خوشبختي به كساني روي مي آورد كه براي خوشبخت كردن ديگران مي كوشند

 

 

اي دوست دلت هميشه زندان من است

آتشكده عشق تو از آن من است

آن روز كه لحظه وداع من و توست

آن شوم ترين لحظه پايان من است

 

 

اشكي كه بي‌صداست پشتي كه بي‌پناست دستي كه بسته است پايي كه خسته است دل را كه عاشق است حرفي كه صادق است شعري كه بي‌بهاست شرمي كه آشناست دارايي من است ارزاني شماست

 

 

شب براي چيدن ستاره هاي قلبت خواهم آمد .بيدار باش من با سبدي پر از بوسه مي آيم و آن را قبل از چيدن روي گونه هايت ميکارم تا بداني اي خوبم دوستت دارم

 

 

 

وقتی چشم امیدتان به خدا باشد هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید

 

 

اگر يادت کنم ديوانه مي شم / فراموشت کنم بيگانه ميشم / اگر ترکت کنم ميميرم از غم / فراموشت کنم مي پاشم از هم

 

 

گفتمش بي تو چه ميبايد کرد ؟ عکس رخساره ي ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهايم کو ؟ تاري از زلف سياهش راداد .. وقت رفتن همه روميبوسيد به من ازدور نگاهش راداد .. يادگاري به همه داد و به من ... انتظار سرراهش را داد ..!!

 

 

دیروزمان را سوزاندیم برای امروز... امروزمان را سوزاندیم برای فردا... و فردایمان دیروزی دگر!!

 

 

در مرام ما رفیقان نیست ترک دوست        عهد با هرکه بستیم جان ما در دست اوست

 

 

نیمه شب صورتم را به خدا خواهم كرد

خواهش دیدار تو را خواهم كرد

تا جان دارم و درسینه نفس

به تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم كرد

 

 

افسوس كه آشنایی حادثه است و جدایی یك قانون.

 

 

سعی کن مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ سعی کن مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن

 

 

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

 

کاش میشد با تو بودن را نوشت تا که زیبا را کشم بر هرچه زشت کاش میشد روی این رنگین کمان می نوشتم تا ابد با من بمان

 

 

در زندگی بارون نباش که فکر کنن با منت داری خودتو به شیشه میکوبی ، ابر باش که منتظرت باشن که بباری!

 

 

شهاب یاد تو در آسمان خاطر من خط زر کشید بیا ، ز غضه تو رنگ من و رنگ شب پرید بیا

 

 

جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم این متاعیست که هر بی سر و پایی دارد !

 

 

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

 

هر انسانی لبخندی از خداست؛ تقدیم به تو که زیباترین لبخند خدایی!

 

 

جاده خوشبختی تقریبا همیشه مسدود است؛ لطفاً کمی حوصله کنید تا به مقصد برسید.

 

 

مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ اینه که مهم باشی! حتی برای یک نفر...

 

 

نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه آزادم نه آن لیلاترین مجنون نه شیرینم نه فرهادم فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دلتنگم اگر آبی تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بی رنگم بدون تو چه بی تابم...

 

 

گر دلي دارم بدان در دست توست ..گر تني دارم بدان سر مست توست..

گر دلم را بشکني با دست خود دل نگيرم از تو...چون دل هم ..هم مست توست

 

 

ميخواستم تصوير با تو بودن را نقاشي كنم، ديدم فاصله بينمان در ورق جا نميشود، كمي نزديكتر بيا ميخواهم با تو بودن را حس كنم.

 

 

اگه چشمم تو رو خواست قول ميدم چشممو ببندم، اگه زبونم تو رو خواست قول ميدم گازش بگيرم ، اما اگه دلم تو رو خواست چه کار کنم.؟؟

 

 

اگر باران بودم انقدر مي باريدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاري به پايت مي گريستم اگر گل بودم شاخه اي از وجودم را تقديم وجود عزيزت ميکردم اگر عشق بودم اهنگ دوست داشتن را برايت مينواختم ولي افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم

 

 

سوختم باران بزن شايد تو خاموشم کني / شايد امشب سوزش اين زخم ها را کم کني آه باران من سراپاي وجودم آتش است / پس بزن باران بزن شايد تو خاموشم کني

 

 

اگه چشمات پرسيد بگو نديدمش... اگه گوش هات پرسيد بگو نشنيدمش... اگه دستت لرزيد بگو مال سرماست...اما اگه دلت لرزيد به خودت دروغ نگو دوستش داري.

 

 

آسمان را قسمت كردند:.....تكه اي براي بركه.....تكه اي براي رود....تكه اي براي دريا

دلم را قسمت كردند:..........تكه اي براي تو....تكه اي براي تو......تكه اي براي تو.

 

 

روزي از عشق خودم را حلق آويز مي كنم و آخرين آرزوي من اين است در روي طناب اسم تو را حك كنم تا حداقل در مرگم فكر كنم هميشه در كنارت خواهم بود

 

 

 

در همه عالم گشتم و عاشق نشدم

تو چه بودي كه تو را ديدم و ديوانه شدم

 

 

 

گفتمش بي تو چه ميبايد کرد ؟ عکس رخساره ي ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهايم کو ؟ تاري اززلف سياهش راداد .. وقت رفتن همه روميبوسيد به من ازدور نگاهش راداد .. يادگاري به همه داد و به من... انتظار سرراهش را داد

mani بازدید : 86 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

اگه شكلات بودي شيرين ترين بودي. اگه عروسك بودي بقلي ترين بودي. اگه ستاره بودي روشن ترين بودي. و تا زماني كه دوست مني عزيزتريني

 

 

 

انالله و انا الیه راجعون

فرستنده این پیام از دوریتان جان داد

 

 

شوق ديدار تو را قاصد بيراه چه داند ؟

آنقدر شوق تو دارم كه خدا مي داند

 

 

حسرتي گر به دلم هست همان دوري توست، من پرستوي خزان ديده وخاموش توام

 

 

در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد / در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد / آتش عشقت چنان از زندگی سیرم بکرد / آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد

 

 

دراين دنيا نكردم من گناهي

فقط كردم به چشمانت نگاهي

اگر باشه نگاه من گناهي

مجازاتم بكن غير از جدايي

 

 

آدم عزيزانشو فراموش نميکنه بلکه به نديدنشون عادت ميکنه.....تقديم به کسي که عادت به نديدنش مثل فراموش کردنش غيرممکنه

 

 

دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني.دوستت دارم چون زيباترين لحظات زندگي مني.دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني.دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني.دوستت دارم چون به يک نگاه،عشق مني

 

 

عشق در حيطه فهميدن ما نيست بيا بر گرديم آسمان پاسخ پرسيدن ما نيست بيا بر گرديم گريه هامان چه قدر تلخ ببين رنگ ترحم دارد تا زمين دشمن خنديدن ما نيست بيا بر گرديم

 

 

چه ميهمانان بي دردسري هستند عاشقان  نه به دستي ظرفي را چرک ميکنند نه به حرفي دلي را آلوده تنها به شمعي قانعند و اندکي سکوت

 

 

وقتي اشكهايم بر روي زمين ريخت تو هرگز نديدي كه چگونه مي گريم . تو دلم را با بي كسي تنها گذاشتي و چشمانم را به انتظار نگاهت گريان گذاشتي

 

 

گفتمش آغاز درد عشق چيست؟ گفت آغازش سراسر بندگيست گفتمش پايان آن را هم بگو گفت پايانش همه شرمندگيست گفتمش درمانش را بگو گفت درماني ندارد و بي دواست، گفتمش يک اندکي تسکين آن گفت تسکينش همه سوز و فناست.

 

 

بالا تر از آسمان جايي نيست زيبا تر از گل چيزي نيست عزيزتر از تو کسي نيست .

 

 

خودم عهد بستم بار ديگركه تورا ديدم،بگويم از تودلگيرم. ولي باز تو را ديدم و گفتم : بي تو ميميرم

 

 

عاشقان تو همه نام و نشاني دارند آنکه در کوي تو بي نام ونشان است منم

 

 

هنوز ريشه زاييده در بهار مني به باغ عشق گل سرخ اعتبار مني شب و غروب و کف و باد و موج مي ميرند تو اي کرانه آرام ماندگار مني

 

 

من روی تو یه حساب دیگه باز كرده بودم. . . . . . . ناراحت نشو ولی تازه فهمیدم تو یه آدم دو رویی هستی. . . . . یه روت گله و یه روت ماه...

 

 اس ام اس و آف عاشقانه

زندگی مثل بازی حکمه!! مهم نیست که دست خوبی نداری مهم اینه که یار خوبی داشته باشی؛ اینطوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری

 

 

وقتی هستی نیستم , وقتی نیستی هستم , وقتی هستم نیستی, وقتی نیستم هستی ای همه ی نیست شده ی هستی من, هستی من نیست می شود وقتی تو نیستی

 

 

هنوز در پی جراح زبر دستی میگردم که سرنوشت مرا به تو پیوند بزند...

 

 

دفتری که بسته شد دیگه بازش نکنید... قلبی که شکسته شد دیگه نآزش نکنید...!!

 

 

اگر........ .......اگر سهم من ........ ......از این همه ستاره ....... .......فقط سوسوی غریبی است...... ........ غمی نیست. ........... همین انتظار رسیدن شب برایم كافیست...

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

تو آسمون؛ همیشه؛ از یه ارتفاعی به بعد؛ دیگه هیچ ابری وجود نداره؛ پس هر وقت آسمون دلت ابری شد؛ با ابرا نجنگ؛ فقط؛ اوج بگیر......

 

 

شبي از شبها تو به من گفتي كه شب باش: من كه شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به اميدي كه تو فانوس شب من باشي

 

 

مهر يه چيزيه مهربوني يه چيز ديگه، عشق يه چيزيه عاشق شدن يه چيز ديگه، قلب و دل يه چيزيه اما توي قلب تو جا شدن يه چيز ديگه

 

 

آسمونتم مي تواني هميشه بارونو تو چشمام ببيني. زمين مال زمين خوارها ،فضا مال فضا پيماها ، فقط تو مال من

 

 

همه زندگي فقط 3روزه : اومدن - بودن - رفتن . من خودم نخواستم بيام ولي خودم مي خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتي هم که ديگه نباشي منم ميرم

 

 

زندگي زيباست زشتي‌هاي آن تقصير ماست، در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست! زندگي آب رواني است روان مي‌گذرد... آنچه تقدير من و توست همان مي‌گذر

 

 

گفتي که دنيا را پر از غم دوست داري پس مطمئن هستم مرا هم دوست داري گفتي نميخواهي ببارم عشق اما شعر غريبي را که گفتم دوست داري

 

 

روز اول شوخي شوخي جدي شد شوخي ترين جدي عمرم دوست داشتن تو بود و جدي ترين شوخي عمرم از دست دادن تو

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

دوستي شايد عشقست که ميسازدو ميسوزد و شايد ترانه ايست که هر دم آوايش در دل جاريست ليکن هر جه هست زيباست

 

 

هيچ وقت با خودت فکر کرده اي که انتهاي اين عشق ها چيست خرد شدن معشوقه هاي بي پروا و کم سو شدن اميدهاي پوشالي و چيزي که آغاز شد بايد پايانش را هم باور داشت

 

 

من بي تو يک بوسه ي فراموش شده ام؛ يک شعر پر از غلط؛ يک پرنده ي بي آسمان؛ يک نسيم سرگردان؛ يک روياي نا تمام

 

 

صداي يک بوسه به بلنداي صداي گلوله ي توپ نيست اما انعکاس آن مدت زيادي باقي خواهد ماند؛پس عزيزم مي بوسمت تا صداي عشق من تا مدت ها در قلبت انعکاس داشته باشد

 

 

 

1 همیشه یک است! شاید در تمام عمرش نتواند بیشتر از 1 عدد باشد

اما بعضی اوقات میتواند خیلی باشد....

1 نگاه

1 دنیا

1 سرنوشت

1 خاطره

و 1 دوست....!

 

 

چه  بسا اشخاصی که تنها با طنین صدای کلنگ گورکن از خواب غفلت بیدار می شوند

 

 

صداي چک چک اشکهايت را از پشت ديوار زمان مي شنوم و مي شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌، براي ستاره ها ساز دلتنگي مي زني و من مي شنوم مي شنوم هياهوي زمانه را که تو را از پريدن و پرکشيدن باز مي دارد آه ، اي شکوه بي پايان اي طنين شور انگير من مي شنوم به آسمان بگو که من مي شکنم ! هر آنچه تو را شکسته و مي شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

مي دوني بازي روزگار چيه؟؟ اين که تو چشم بذاري من قايم شم . بعد تو يکي ديگه رو پيدا کني

 

 

وقتي به دنيا آمدم با چشماني اشكبار آمدم به گريه ام خنده ها كردند خنده ي تلخ آن ها از گريه ي من غم انگيزتر بود زندگي را با گريه آغاز كردم

 

 

انديشيدن به پايان هر چيز شيريني حضورش را تلخ مي كند... بگذار پايان تو را غافلگير كند درست مانند آغاز

 

 

مي خواستم زندگي كنم در را بستند،مي خواستم ستايش كنم گفتند خطر ناك است،مي خواستم گريه كنم ،گفتند بهانه است،مي خواستم بخندم گفتند ديوانه است،به راستي سخن گفتم گفتند بيهوده است پس فرياد كشيدم..........زندگي را نگه داريد مي خواهم پياده شوم

 

 

من به این مهر سکوت ؛ من به این تاریکی ؛ من به ما ؛ من به فرسودگی ذهن خودم

معترضم که چرا ...........

شوق آغاز مرا

و منی چون من را ز خودم دزدیدند

به کجا بر گردم ؟

حق برگشتن را زتنم دزدیدند

 

 

قطعه‌اي از شاهكار ادبي یک ترک : شب بود و خورشيد به روشني مي‌درخشيد، پيرمردي جوان، يكه و تنها با خانواده‌اش در سكوت گوش‌خراش خيابان قدم‌زنان ايستاده بود

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

 اگه قرار باشه بین موندن در کنار تو و رفتن به بهشت یکی رو انتخاب کنم تو رو انتخاب میکنم چون بی تو بهشت برین زندان من است

 

 

چقدر دوست داشتم یك نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت انقدر غمگین است ؟ چرا لبخندهایت انقدر بی رنگ است ؟ اما افسوس ... هیچ كس نبود همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره . اری با تو هستم .. با تویی

 

 

زندگی سر گذشت در گذشت آرزوهاست

 

 

تنها راه تغيير عادتها، تكرار رفتارهاي تازه است.

 

 

روی هر شانه سری تکیه کند وقت وداع .... سر ما وقت وداع بر سر دیوار دل است

 

 

ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حالي که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت : به خاطرکسي که به خاطرهيچ زندست... 

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

وقتي معلم پرسيد عشق چند بخشه سريع دستم را بالا بردم و گفتم يک بخش ولي از وقتي تو رو شناختم فهميدم عشق سه بخشه

 عطش ديدنت... شوق بودنت...و اندوه بي تو موندنت

 

 

به همان قدر که چشم تو پر از زیباییست   /   بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهاییست

 چند وقت است که بازیچه مردم شده ام   /  گر چه بازیچه شدن هم خودش دنیاییست .

 

 

در اين شب ها چه خاموشم /به ياد تو هم آغوشم/به من گفتي وفادارم/چه شد کردي فراموشم

 

 

تو را گم مي كنم هر روز و پيدا مي كنم هر شب .. بدين سان خواب ها را با تو زيبا مي كنم هر شب

تبي اين كاه را چون كوه سنگين مي كند آنگاه ...چه آتش ها كه در اين كوه برپا مي كنم هر شب

 اس ام اس و آف عاشقانه

 

عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم ، که در همسايه‌ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عيش و نوش ميديدم ، نخستين نعره‌ی مستانه را خاموش آندم بر لب پيمانه ميکردم

 

 

صفایی بود دیشب با خیالت خلوت مارا

ولی من باز پنهانی تورا هم آرزو کردم

 

 

شعر زیبا برای اس ام اس. شعر عارفانه و قشنگ. شعر برای عشق

من نه مرد عشقم نه هلاک رفاقت

فقط یه دل میخوام تو دنیا که رو قولش بمونه تا به قیامت

 

 

چه کسی میداند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟

چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟

پیله ات را بگشا، تو به اندازه ی یک دنیایی!!

 

 

تو درمان منی، من غم ندارم

تو ایمان منی، من کم ندارم

اگر درمان تویی دردم فزون باد

اگر عشق منی، عشقم جنون باد

 

اس ام اس باحال. اس ام اس جدید. اس ام اس عاشقانه. اس ام اس عشقولانه

 

صدایم کن صدای تو ترانست

کلامت آیه های عاشقانست

تو را من سجده سجده میپرستم

که سر در خاک بر زانو نشستم

 

 

گریه هایم بی صداست

عشق من بی انتهاست

رد پای اشک هایم را بگیر

تا بدانی خانه ی عشقم کجاست

 اس ام اس و آف عاشقانه 

 

صدایم کن صدای تو ترانست

کلامت آیه های عاشقانست

تو را من سجده سجده میپرستم

که سر در خاک بر زانو نشست

mani بازدید : 93 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

دلم گرفته از ادمايي که ميگن دوستت دارم اما معنيشو نميدونن،از ادمايي که ميخوان ماله اونا باشي اما خودشون ماله تو نيستن،از اونايي که زير بارون برات ميميرن و وقتي افتاب ميشه همه چيز يادشون ميره

 

چندی ست که بیمار وفایت شده ام ... در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی ..... مسئول تویی که من فدایت شده ام...

 

قلبمو به تو هديه مي دم مواظبش باش نه به خاطر اينکه مال منه به خاطر اينکه تو توشي.

 

 

اگه چشمم تو رو خواست قول میدم چشممو ببندم، اگه زبونم تو رو خواست قول میدم گازش بگیرم ، اما اگه دلم تو رو خواست چه کار کنم.؟؟

 

دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني.دوستت دارم چون زيباترين لحظات زندگي مني.دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني.دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني.دوستت دارم چون به يک نگاه،عشق مني

 

 

مي دوني فرق تو با يانگوم چيه؟ يانگوم جواهري در قصره ولي تو يه قصر جواهري !...

 

 

هرگاه دلت هوایم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند

 

 

من تو را به اندازه ي قلب تمام مادرهاي دنيا دوست دارم

 

 

پاي سگ بوسيد مجنون خلق گفتندش چه سود؟ گفت:اين سگ گاگاهي كوي ليلي رفته بود

 

 

اگر درصحنه زندگي به ناگاه يکي از سيم هاي سازت پاره شد آهنگ زندگي را آن چنان ادامه بده که هيچ کس نداند بر تو چه گذشته است.

 

 

ميگن قلب آدمها اندازه مشتشونه , اما چه طوري يه دنيا مهربوني و يه آسمون صداقت - يه کهکشون محبت و يه دريا عشق تو قلب تو جا شده ؟

 

 

بگذار ماهي وجودم در درياي وجودت جان گيرد

 

 

زيباترين گناه عمرم تويي

 

 

بگذار با تنهايي هايم بيگانه باشم

.

عاشق عشقم

.

اقيانوس آرام وجودم موج نگاهت را خواست

 

 

 

بگذار نگاهت را لمس کنم

.

عاشق حرير مخملي نگاهتم

.

باران نگاهت از ابر تنم ميريزد

.

ماه يادگار نيم رخ توست

 

 

در دست نسيم بوي تنت توست

.

نرمي ابر نظر کرده تنت است

.

حسم کن باران

.

نرمي باران تويي

 

 

میخواهم آینه ای باشم زلال.هرچه شکسته تر بهتر.تا هفت هزار بار در من تکثیر شوی.

تا منتظر قدموم مبارک شما هستم

 

 

من تمنا کردم

که تو با من باشی

تو به من گفتی

هرگز هرگز

پاسخی سخت و درشت

و مراغصه این هرگز کشت

 

 

چشم هایت به من آموخت که با آخرین نگاه اولین رنج آغاز میشود

 

 

یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری،

همدیگرو نمی بینند. چون هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می

خورند: « عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال توست و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده »

 

 

دیشب فرشته ای فرستادم تااز تو مواضبت كنداماوقتی رسید توخواب بودی زود برگشت وگفت هیچ فرشته ای نمی تواند مواظب فرشته ای دیگر باشد

 

 

سعی کن همیشه تنها باشی چون تنها به دنیا آمده ای و تنها می میری بگذار عظمت عشق را هیچ گاه درک نکنی چون آنقدر عظیم است که تو را در زندگی نابود می کند اما اگر عاشق شدی ... فقط یک نفر را دوست بدار بخند ، گریه کن و قدم بردار تنها برای یک نفر

 

 

می گن لبخند ربطی به مرگ نداره ، ولی تو بخند تا من برات بمیرم

 

 

اسمان را قسمت کردند:.....تکه ای برای برکه.....تکه ای برای رود....تکه ای برای دریا

 

 

دلم را قسمت کردند:..........تکه ای برای تو....تکه ای برای تو......تکه ای برای تو

 

 

نمی دونم گنجشک ها که شبیه هم هستند چه جوری همدیگه رو می شناسن و نمی دونم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه منو نمی شناسی

 

 

می شه مثل یک قطره اشک بعضیهارو از چشمت بندازی ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بعضیا از چشمت جاری می شه

 

 

هر وقت بعد از 120 سال رفتي اون دنيا خواستي از روي پل صراط رد شي بهت گفتن يکي حلالت نکرده .... بدون اون منم که مي خوام به اين بهونه يه باره ديگه ببينمت

 

 

فردا روز ديگري است كه بي تو

بر عمر تلف شده افزوده مي شود

همين روزها

روز رفتن از راه مي رسد

و من طوري از خيال تو گم مي شوم

كه انگار هرگز نبوده ام ... !

 

 

بلوتوث قلبت رو روشن كن مي خوام تمام وجودمو برات اس ام اس كنم

 

 

غربت را 

حتما نباید لای الفبای شهری غریب بیابی

و یا جایی

پشت لحظه های آشنا

همین که

عزیزت نگاهش را به دیگری تعارف کند

کافی ست

 

 

من در غم تو ، تو در وفاي دگري.دلتنگ توام ، تو آشناي دگري

 

 

هنوز هيچ واژهاي نتونسته عشقو معني كنه

پس فقط ميتونم با دو كلمه نيازمو به تو بيان كنم

 

 

خدايا من را از اين كه هستم رسوا تر ساز كه هر چه كنم براي تو باشد

 

 

خدايا به داده و نداده و گرفته ات شكر : كه داده ات نعمت است و نداده ات حكمت و گرفته ات امتحان

 

 

ميخواستم تصوير با تو بودن را نقاشي كنم، ديدم فاصله بينمان در ورق جا نميشود، كمي نزديكتر بيا ميخواهم با تو بودن را حس كنم

 

 

بوديم وكسي پاس نميداشت كه هستيم، باشد كه نباشيم و بدانند كه بوديم.!؟!

 

 

زياد ميشه ديوار اتاقشون پر عکس ميشه اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه که نميتوني

 

 

چطور بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟فكر كنم عاشقانه نبود ولي حرف حق بود...به من سر بزنيد

 

 

انچه زيباست عزيز نيست انچه عزيزست زيباست وتو عزيزتريني

 

 

غربت را نبايددر الفباي شهري غريب جستجو كرد همين كه عزيزت نگاهش را به ديگري فروخت تو

غريبي

 

 

سهم هر كسي كه باشي

خوش به حال روزگارش

پاييزو زمستونش هم

ميشه همرنگ بهارش

 

 

نه خلاف عهد كردم كه حديث جز تو گفتم

همه بر سر زبانند و تو در ميان جاني

 

 

ديشب ز غمت خيمه به ميخانه زدم باز ...... با ياد لبت بوسه به پيمانه زدم باز

 

 

هوس بازان کسی را که زیبا است دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زيبا می ببنند

 

 

 100دفعه گفتم وقتی راه میری جلو پاتو نگاه کن, باز افتادی تو قلب من

 

 

چترم باز باشد يا بسته فرقي نمي كند ْ بي تو آسمان دلم هميشه ابري است .......

 

 

يكي ميدونه دوسش داري يكي نيميدونه دوسش داري..بيچاره اونيكه فكر ميكنه دوسش داري

 

 

بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ، چون من که آفریده ام از عشق جهانی برای تو

 

 

من برای سال ها مینویسم ...... سال ها بعد كه چشمان تو عاشق میشوند....... افسوس كه

قصه ی مادربزرگ درست بود...... همیشه یكی بود یكی نبود

 

 

زندگي دفتري از خاطره هاست ...يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم خوشبختي

 

 

هاست يك نفر همسفر سختي هاست چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد ما همه همسفريم/

 

 

شايد زندگي ان جشني نباشد كه انتظارش را مي كشيدي اما حال كه به ان دعوت شدي تا

ميتواني برقص

 

 

در بن بست راه اسمان باز است پرواز بياموز

 

 

اگه با ديدن من غم تو دلت جون ميگيره ميميرم كه تا ابد قلب تو اروم بگيره

 

 

عشق همانگونه كه تو را اميدوار ميكند همانطور تورا از پاي در مي اورد

 

 

هرگز ندانستم چگونه ستایش كنم تا آنكه آموختم چگونه دوست بدارم.

 

 

در حساب عشق یك به اضافه یكی برابر است با همه چیز و دو منهای یك برابر با هیچ.

 

 

عشق چیزی جز یافتن خویش در دیگران و شادكامی در شناخت نیست.

 

 

عشق همانند پروانه ایست كه اگر سفت بگیری له می شود و اگر سست بگیری می گریزد.

 

 

مرد به كرات عشق میورزد، اما كم. زن به ندرت، اما بسیار.

 

 

تنها پاداش عشق، تجربه‌ی عاشقی است.

 

 

تكرار ياد تو تكراري نيست ! هر بار از تو نوشتن اتفاق تازه ايست

 

 

هوسبازان وقتی زیبایی را می بینند، دوستشان دارند ولی عاشقان وقتی كسی را دوست داشته باشند زیبا می بینند

 

 

 آنچنان عاشق باش که هیچ چیز را نبینی, نه آنقدر ببین که هرگز عاشق نشوی

 

 

آسمان می بارد, گل می میرد, تو نه آسمان باش نه گل, زمین باش تا آسمان بر تو ببارد و گل در تو بروید

 

 

عشق عقل را کور می کند پس سعی کن عاشق کسی باشی که حاضر باشد به جای تو ببیند تا

زمین نخوری

 

 

مردم اين زمونه مثل گل انارند

از دور جلوه دارند از نزديك بو ندارند

 

 

پلکتو ببند

.

.

.

حالا باز کن,

باز کردی؟

چقدر طول کشید؟

همینقدر هم نمیتونم دوریتو تحمل کنم

 

 

اگرعالم شود انگشتر ناب@ تو بر انگشتر عالم نگيني@

 

 

یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش ۲ یا ۳ ماه بیشتر زنده نیست، یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی دو خط موازی که به هم نمیرسند، یاد گرفتم در عشق هیچ کس به اندازه خودت وفادار نیست، و یاد گرفتم که هر چه عاشق تری تنها تری

 

 

زندگی با همه وسعت خویش محمل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی رفتن و راهی شدن است زندگی جنبش راهی شدن است. از سر آغاز وجود تا بدانجا که خدا می داند

 

 

عشق گنج است و سخاوت گنج ياب

 

 

نگاهم كردپنداشتم دوستم دارد

نگاهم كرددرنگاهش بوي عشق را خواندم نكاهم كرددل به اوباختم نگاهم كردزندگي را به او دادم ولي بعدهافهميدم فقط نگاهم كرد

 

 

دنيا مثل بازي گل يا پوچ ميمونه: با تو گل بي تو پوچ

 

 

گرمي دست هايت چيست که دستهايم آنها را ميطلبد ؟ در آينه چشمهايم بنگر چه ميبيني؟ آيا ميبيني که تو را ميبيند؟ صداي طپش قلبم را ميشنوي که فرياد ميزند دوستت دارم؟ دوست ندارم که بگويم دوستت دارم. دوست دارم که بداني دوستت دارم!

 

 

چقدر زمونه بي وفاست نمي دونم خدا كجاست يكي بياد بهم بگه كجاي كارم اشتباست گاهي مي خوام داد بكشم اما صدام در نمياد بگم آخه خدا چرا دنيا به آخر نمي ياد

 

 

. شاعر نشدي وگر نه مي فهميدي ... پاييز بهاريست که عاشق شده است

 

 

ميدوني لذت زير بارون قدم زدن چيه؟اينكه كسي اشكاتو نمي بينه

 

 

مي دوني چرا رنگ غروب سرخه ؟ جون خورشيد وقتي مي بينه من و تو همديگرو دوست داريم اتيش مي گيره

 

 

وقتی می خوای بشیینی بای هفتسین از خدا بخواه که هیچ دلی نباشه غمگی

 

 

ايستاده مردن بهتر از زانو زده زیستن است

 

 

مي نويسم (( د ي د ار )) تو اگر بي من و دلتنگ مني ... يك به يك فاصله ها را بردار

 

 

عشق ماندگار هرگز بر جاذبه ي جسماني ميان شما و معشوق که همواره در حال تغيير است متکي نيست .عشق واقعي از روح شما نشات مي گيرد. اين نوع عشق ناب هنگامي که خود را در دل و جان ديگري مي يابيد شکل مي گيرد

 

 

زندگي آن قدر عجيب نيست که شما تصور مي کنيد زندگي آن قدر عجيب است که شما نمي توانيد تصور کنيد

 

 

عشق  را رنگ آبي زدم، دوست داشتن را قرمز، نامردي را سياه، دروغ را سفيد، ولي نمي دانم چرا به تو كه مي رسم نمي دانم مهرباني چه رنگي است!

 

 

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت

بيچاره از اين عشق سوختن آموخت

فرق منو پروانه در اينست

پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت

 

 

تنها فرق بين موفقيت و شکست، نوع نگاه است.

 

 

مهم بودن خوب است، ولي خوب بودن مهم تر است

 

 

زندگي با همه وسعت خويش محمل ساکت غم خوردن نيست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نيست زندگي رفتن و راهي شدن است زندگي جنبش راهي شدن است. از سر آغاز وجود تا جايي که خدا مي داند

 

 

انتظار درد آور است. فراموشي دردآور است اما بي تصميمي از هر رنجي بد تر است.

 

 

دوست داشتن بهترين شکل مالکيت است و مالکيت بدترين شکل دوست داشتن

 

 

همه آدمها با هم برابرند ، اما پولدارها محترم ترند . همه آدمها برابرند ، اما بچه ها واجبترند . همه آدمها برابرند ، اما خانمها مقدمترند. همه آدمها برابرند ، اما سياهها بدبخت ترند و سفيدها برترند. در کل همه آدمها برابرند ، اما بعضيها برابرترند

 

 

براي کشتن يک پرنده يک قيچي کافي ست. لازم نيست آن را در قلبش فرو کني يا گلويش را با آن بشکافي. پرهايش را بزن... خاطره پريدن با او کاري مي کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند

 

 

نذاري فاصله ها ، تو هجوم سايه ها ، ميون غريبه ها ، نذاري تو جاده ها تو رو از من بگيرن ، تو خودت خوب مي دوني ، توي راه زندگيم ، دلخوشم به بودنت ، پس نكني يه كاري تا فرق نكنه چه بودنت ، نبودنت

 

 

لا لالالا نخواب دنيا خسيسه واسه كم آدمي خوب مي نويسه يكي لبهاش تو خوابم غرق خنده است يكي پلكاش تو خوابم خيسه خيسه لا لالالا نخواب عاشق يه سيبه هميشه سرخ و تب دار و غريبه تا اون بالاست رسيده است ولي تنهاست پايين هم كه مي افته بي نصيبه.

 

 

نه دل در دست محبوبي گرفتار نه سر در کوچه باغي بر سر دار از اين بيهوده گرديدن چه حاصل ؟؟ پياده مي شوم ، دنيا نگهدار ...

mani بازدید : 63 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

ميگن غرورت رو به خاطر اونيکه دوستش داري بشکن ولي اوني رو که دوستش داري به خاطر غرورت نشکن

 

 

اجازه هست عشق تو رو تو كوچه ها داد بزنم؟ رو پشت بوم خونه ها اسمتو فرياد بزنم؟ اجازه هست مردم شهر قصه ي ما رو بدونن؟ اسم منو عشق تو رو توي كتابا بخونن؟ اجازه هست كه قلبمو برات چراغوني كنم؟ پيش نگاه عاشقت چشمامو قوربوني كنم؟ اجازه مي دي تا ابد سر بذارم رو شونه هات ؟ روزي هزار و صد دفعه بگم كه مي میرم برات؟

 

 

در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد / در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد / آتش عشقت چنان از زندگی سیرم بکرد / آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد.

 

 

تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست / ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

 

 

آرزو دارم شبي عاشق شوي .آرزو دارم بفهمي درد را .تلخي برخوردهاي سرد را .مي رسد روزي كه بي من سر كني .مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني ...

 

 

مهر تو به مهر خاتم ندهم ،وصلت به دم مسیح مریم ندهم،عشقت به هزار باغ خرما ندهم،یکدم غم تو به هر دو عالم ندهم

 

 

سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم

 

 

تو رو خواستن اشتباه بود - تو رو دیدن یه گناه بود - دلم از گناه نترسید - که وجودت چون پناه بود

 

 

تو بودی باور من-تو یار و یاور من- تو بودی عشق اول-رفیق آخر من- تو بودی شور هستی-رفیق خوب مستی-تو بودی کعبه ی عشق-مثل خدا پرستی

 

 

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز

 

 

من برنده ام ... چون نجواهایم را به ترانه های ماندگار تبدیل می کنم.

 

 

دل آدم ها به اندازه ی حرفهاشون بزرگ نیست ... اما اگه حرفاشون از دل باشه می تونه بزرگترین آدم ها رو بسازه

 

 

هميشه واسه گلي خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسيد يادش باشه ريشش کجاست

 

 

آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند

 

 

اگر برگ درخت در پاییز نمی افتاد، جایی برای روئیدن برگ های بهاری پیدا نمی شد.

 

 

آن کس که با داشته های خوب خود خوشحال نیست ، با برآورده شدن آرزوهایش نیز خوشحال نخواهد بود.

 

 

درازترین سفر با یک گام برداشتن آغاز می شود.

 

 

باران را دوست دارم ، چون بی هیچ چشم داشتی به زمین می آید. این فاصله را  با تمام عشق طی می کند تا به ما اهالی خاک نوید تازگی و آبادانی بدهد.

 

 

جایی در پشت ذهنت ، به خاطر بسپار که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.

 

 

وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن ...به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد

 

 

زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ..واسه حفظ تعادلت هميشه بايد در حركت باشي ....آلبرت انیشتن

 

 

صدا كن مرا كه صدايت زيباترين نواي عالم است صدا كن مرا كه صدايت قلب شكسته ام را تسكين ميدهد صدا كن مرا تا بدانم كه هنوز از ياد نبرده اي مرا نشسته ام تا شايد صدايم كني صدايم كني ومحبت بي دريقت را نثارم كني

 

 

نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

نی بسوزد خاک و خاکستر شود

دل بسوزد خانه ی دلبر شود

 

 

هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....

 

 

اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم

 

 

عشق اين است که تو با صداي من سخن بگويي و با چشمان من ببيني و هستي را با انگشتان من کشف کني

 

 

نمي دونم که چرا هر وقت به تو مي رسم ، نمي توانم از تو

بگويم. براي گفتنت واژه کم مي آورم. به هر حال ، بدان

که بيشتر از اين حرف ها و واژه ها برايم معنا مي دهي

 

 

من چه كنم خيال تو منو رها نمي كنه

اما دلت به وعده هاش يه كم وفا نمي كنه

من نديدم كسي رو كه مثل تو موندگار باشه

آدم خودش رو كه تو دل اينجوري جا نمي كنه

 

 

شبي به دست من از شوق سيب دادي تو

نگو كه چشم و دلم را فريب دادي تو

تو آشناي دل خسته ام نبودي  حيف

و درد را به دل اين غريب دادي تو.

 

 

تقديم به تو که : يادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانيت در تمام وجودم است عزيزم محبت را در پاکي نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معني کردم وبدان که زيباترين لحظه هايم در کنار تو بودن است

 

 

من منتظرت شدم ولي در نزدي

بر زخم دلم گل معطر نزدي

گفتي كه اگر شود مي آيم اما

مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي

 

 

هر چه بر من گذشت حقم بود من از اين بيشتر سزاوارم تو گناهي نداري اي زيبا مرگ بر من كه دوستت دارم

 

 

هرگز انتظار ندارم مرا همانقدر دوست داشته باشي كه دوستت دارم. اين توقعي است غيرمنصفانه! من بايد عاشق تو باشم - در حد ممكن عشق, و آرزومند آن باشم كه مرا بخواهي - هرقدر كه مي خواهي

 

 

من به دو چيز عشق مي ورزم يكي تو و ديگري وجود تو. به دو چيزاعتقاد دارم يكي خدا وديگري تو من در اين دنيا دو چيز ميخواهم يكي تو وديگري خوشبختي تو. من اين دنيا را براي دو چيز ميخواهم يكي تو و ديگري براي با تو موندن

 

 

من دو بهانه براي زندگي دارم؛احساس و عشق.عشق رو براي بيان احساس و احساس رو واسه ي تقديم عشق به تو

 

 

مهرباني و صداقت تو درست به ظرافت گلبرگ هاي  يک گله نوشکفته است که براي يه پروانه خسته بهترين جاي رسيدن به آرامشه

 

 

عشق مثله يه قله کوه بلند مي مونه که هر کسي که يک قلب پاک و يک دنيا صداقت داشته باشه مي تونه فاتحش باشه

 

 

هجوم خواب ها پلک مرا از پا نمي انداخت؛چه شب هايي طلوعت را به جانم منتظر بودم

 

 

قسم به رويه ماه تو قسم به سرخيه لبات قسم به سبزيه چشات قسم به عشق پاک من قسم به قلب سرخ من قسم به جون و روحم قسم به قلب و آبرويم دوست دارم هميشه

 

 

آرزو دارم شبي عاشق شوي. آرزو دارم بفهمي درد را. تلخي برخوردهاي سرد را. مي رسد روزي که بي من لحظه ها را سر کني. مي رسد روزي که مرگ عشق را باور کني. مي رسد روزي که شبها در کنار عکس من نامه هاي کهنه ام را مو به مو از بر کني

 

 

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي

 

 

حالا وقتي خورشيد غروب مي کنه ديگه دلم نمي گيره؛آخه مي دونم که طلوع دوبارش با نوره گرم قلبت همراهه و دوباره دست مهربونت رو روي سرم حس مي کنم

 

 

من يک قطره ام تو يک دريا؛من يک پرنده ام تو آواز؛من يک ابرم تو يک دريا؛من يک بهانم تو دليل پرواز

 

 

نسبت من به تو مثله آفتابگردان به خورشيده.آفتابگردان با نور خورشيد زندگي مي کنه و هميشه رو به تو هستش

 

 

گر مي خواي صد سال زندگي کني من مي خوام يه روز کمتر از صد سال زندگي کنم چون من هرگز نمي تونم بدون تو زنده باشم

 

 

چه زيباست نوشتن وقتي مي داني او مي خواند

چه زيباست سرودن وقتي مي داني او مي شنود

و چه زيباست جنون وقتي مي داني او مي بيند

 

 

چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش

 

 

گفتي دوستت دارم . قلبم تندتر از هميشه تپيد لبخند زدم و باورت کردم با اينکه مي دانم لبها دروغ مي گويند . با صدايت مرا نوازش کردي تپش قلبت را حس کردم مهربان و پاک بود در اغوشت غرق محبت شدم به تو تکيه کردم و ارام شدم

 

 

عصري است غريب و آسمان دلگير است

افسوس براي دل سپردن دير است

هر بار بهانه اي گرفتيم و گذشت

عيب از من و توست ، عشق بي تقصير است

 

 

امروز صبح وقتي خدا پنجره آسمون رو باز کرد ازم پرسيد چه آرزويي داري؟

گفتم:خدايا مواظب کسي که اين اس ام اس رو مي خونه باش چون خيلي برام عزيزه

 

 

ده شاخه گل برات مي فرستم نه تا طبيعي يک دونه مصنوعي و باهاش يک کارت مي فرستم روي اون مي نويسم تا وقتي که آخرين گل پژمرده بشه دوست دارم

 

 

شبيه شمع كه خيلي نجيب ميسوزد دلم براي تو گاهي عجيب ميسوزد دلم براي دل ساده ام كه خواهد خورد دوباره مثل هميشه فريب ميسوزد نشسته اي به اميد كه؟ گـُر بگير اي عشق هميشه آتش تو بي لهيب ميسوزد تو اشتباه نكردي گناه آدم بود اگر هنوز بشر پاي سيب ميسوزد من آشناي تو بودم ولي ندانستم غريبه ها دلشان هم غريب ميسوزد براي من فقط اين دل ز عشق جا مانده است كه با نگاه شما عن قريب ميسوزد

 

 

خدايا گر تو درد عاشقي مي کشيدي؛تو هم زهر جدايي را به تلخي مي چشيدي؛تو هم چون من به مرگ آرزوها مي رسيدي؛پشيمون مي شدي از اين که عشق رو آفريدي

 

 

ديروز که فرياد زدي دوست دارم گفتم نمي شنوم .امروز که به آرامي گفتي ديگه دوست ندارم گفتم هيس چرا داد مي زني!!!

 

 

اگر كسي ديوونت بود تو عاشقش باش…اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…اينطوري وقتي هميشه يك پله ازش عقب باشي اگر يه وقت خسته شد و يك پله جا موند تازه ميشين مثل هم

 

 

در آغوشم بودي! قطره اشکي بر گونه ات لغزيد خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک براي انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ يادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را مي آفريد خاک تو را با اشکهاي من سرشت، راستي به گونه هاي خيس من نگاه کن، اشکهاي من براي انگشتان تو آشنا نيست! زندگي مسابقه نيست زندگي يک سفر است و در آن مسافري باش که در هر گامش ترنم خوش لحظه هاست

 

 

بي تو نه کاره جهان لنگ مي شه ؛ نه بين زمين و آسمون جنگ مي شه ؛اما دل من براي تو تنگ مي شه

 

 

کاش در صفحه ي شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کيش رخت مات مي شدم زندگي بازي شطرنجي نيست که در آن با کيش کسي مات شوي زندگي تک تک اين ثانيه هاست که در آن نقش تو پيداست

 

 

توي سرماي زمستون اونکه مي مرد بي تو کي بود ؟ اونکه مي نشست توي کوچه غصه مي خورد بي تو کي بود؟ اوني که به ياد چشمات شعر عاشقونه مي گفت گريه مي کرد و با هق هق واسه تو ترونه مي گفت بگو کي بود که مي لرزي

 

 

تو را مي خواستم تا در جواني

نميرم از غم بي هم زباني

غم بي هم زباني سوخت جانم

چه مي خواهم دگر زين زندگاني؟

 

 

اگه روزي فهميدي 1000 نفر دوستت دارن بدون اوليش منم اگه يه روز فهميدي 100 نفر دوستت دارن بدون اوليش منم اگه يه روز ديدي 10 نفر دوستت دارن بازم اوليش منم اگه ديدي 1 نفر دوستت داره بدون اون منم اگه يه روز ديدي کسي دوست نداره بدون من مردم

 

 

روزي لپ يار کردم بوس؛گفت هم بي ادبي هم لوس؛گفتم گناهم چيست که کردم بوسي؛گفت لب رو ول کردي لپ رو مي بوسي

 

 

وقتي با تو آشنا شدم؛درخت مهربانيت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را نديدم. معجون زيبايت آنقدر شيرين بود که هر چه نوشيدم نتوانستم تمامش کنم. و درياي عشقت آنقدر وسيع بود که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببينم و سرانجام در آن غرق شدم.

 

 

به من گفت : يادته گفتم تو تك ستاره آسمونه قلبه مني ؟ شرمنده ، اون شب هوا ابري بود ، چيزي معلوم نبود ، ولي امشب هوا صافه و پر از ستاره ...

 

 

هيچ چيز سختر از انتظار نيست ، آن هم انتظار براي لحظه اي که يک آشنا صدايت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد ، اما هر چقدر هم که انتظار سخت باشد به آن لحظه ي زيبا مي ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه ي زيبا نصيبم شود ...

 

 

کاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم کرد ، کاش مي شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهيم کرد ، کاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد ، کاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد ...

 

 

گلم : ميبيني هنوز همانم ، همان قدر عاشق ، همان قدر بي دل ، هر روز که ميگذرد نگاهت عاشقترم ميکند و لبخندت شيفته ترم ، خدا ميداند که چقدر به خاطر نبودنت گريه ميکنم ...

 

 

آخرين تکه قلبم را به پروانه اي دادم که رنگ پرهايش سوي ديدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامي چيزهاي دور و برم پاکتر بود ، حتي آبي تر از حوض آبي خونه ي تنهاييم ...

 

 

خدايا کمکم کن تا عاشقانه ترين نگاهها را در چشمانش بريزم ، خدايا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترين و شيرين ترين باشم ، به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع آفتاب هر بام بر لبانش جاري سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم ، خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام ...

 

 

برايت آسماني خواهم کشيد

پر از ستاره هاي هميشه نوراني

تو در کنار من روي ابرها

 من غرق آنهمه مهرباني

 

 

مي خوام شکايت بکنم از تو به چشماي خودم      که از روي ديونگي بيخودي عاشقت شدم

 

 

دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني.دوستت دارم چون زيباترين لحظات زندگي مني.دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني.دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني.دوستت دارم چون به يک نگاه،عشق مني...

 

 

حتما لذت مي بري از شکنجه کسي که به جرم ديوانگي تقاص جنونش را به بدترين وجه ممکن پس مي دهد و آن چيزي جز بي تو بودن نيست

 

 

من چون ديوانه ي تو هستم خطرناکم يعني ممکن است دست به کار هايي بزنم که دور از خلق آدميزاد است

 

 

عشق من تنفست مي کنم با همه ي شکنجه هايي که برايم اگر عاشق باشم طعم شهد ترين زهر دنيا را دارد مثل شوکراني که سقراط نوشيد و من هم با عشق سر مي کشم

 

 

عشق گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به احساس گفتم: تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به وفا گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم اونم منو تنها گذاشت و رفت... ولي وقتي به تنهايي گفتم:تا تورو دارم تنها نيستم موند و هم دم

 

 

در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم اصلا به تو افتاد مسيرم که بميرم يک قطره ي آبم که در انديشه دريا افتادم و بايد بپذيرم که بميرم يا چشم بپوش از من و از خويش برانم

 

 

وقتي عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چکار کني شرمنده ي دلت باش که بهت اطمينان کرد

 

 

دلم رفت و دگر جاني نمانده به ابر ديده باراني نمانده ببين اين حال و احوال خرابم بجز درد و پريشاني نمانده

 

 

اگر دلت سنگي ست نرم نمي کنم فرهاد بودن شيرين تر است

 

 

اگه يه نگاه به زير پات بندازي منو مي بيني ولي بهتره يه نگاه به قلبم بندازي اونوقت مي بيني که براي هميشه تو قلبم جا داري

 

 

هر دو خوب ميدانيم ... خوب مي فهميم و از راز دل هم خبر داريم ... چه احتياجي به سخن گفتن است؟! ... حرف زدن چه لزومي دارد؟! ... دستهاي حلقه شده در هم ما ... لبخند شيرين ما ... خود گوياي مكنونات قلبي ما هستند ... ما بدون آنكه حرفي بزنيم ...

 

 

متين ترين کلمه عشق است . جذاب ترين کلمه آشنايي است. پاک ترين کلمه وجدان است. تلخترين کلمه جدايي است. زشت ترين کلمه خيانت است. سخت ترين کلمه تنهايي است. بدترين کلمه بي وفايي است. بهترين كلمه تويي

 

 

مي خواستم اسمتو تو قلبم حك كنم ولي نكردم. مي دوني چرا؟

آخه ترسيدم ضربان قلبم موقع خواب اذيتت كنه

 

 

من همون ماهي کوچوله دل توام مراقب باش دلت نشکنه من ميميرم

 

 

تو سيب سرخ کدامين بهشت گم شده اي  که باز با تو مي شکند توبه آدم

 

 

پاييز را دوست دارم چون فصل غم است غم را دوست دارم چون گريه دل است دل را دوست دارم چون عشق را به من آموخت عشق را دوست دارم چون تو را دوست دارم چون تو را دوست دارم

mani بازدید : 82 سه شنبه 25 مرداد 1390 نظرات (0)

عاشقی را شرط اول ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست عاشقی مقدور هر عیاش نیست غم کشیدن صنعت نقاش نیست

 

کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود

 

اگه تا روز قیامت داشتنت نباشه قسمت چشم براه تو میمونم با دلی پر از صداقت

 

تا وقتی پیشم بمونی بارون قشنگ و نم نمه هوای رفتن که کنی مرگ گلای مریمه

 

چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فریادی پیله ات را بگشا... تو به اندازه ی یک پروانه زیبایی

 

زندگی زیباست حتی اگر کور باشی !! خوش آهنگ است حتی اگر کر باشی !! اما بی ارزش است اگر ثانیه ای عاشق نباشی !!

 

یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم در برکه اشکم همه دم نقش تو دیدم این هدیه خوبیست که از آب گرفتم هرگز نتوانی که زمن دور بمانی چون در دل خود عکس تورا قاب گرفتم

 

در ذهن نیافرینمت میمیرم از شاخه اگر نچینمت میمیرم ای عادت چشم های بی حوصله ام یک روز اگر نبینمت میمیرم

 

رفتی سفر تنها شدم همبستر غمها شدم از درد تو ای بی وفا قطره بودم دریا شدم... ولی دوستت دارم!

 

گل محمدی باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نباشی!!!

 

قلبمو تقدیم کردم نفهمید بی ریا ترینم واسش اشک ریختم نفهمید پر احساس ترینم واسش از خوشبختی گفتم نفهمید ساده ترینم!!

 

شماره کفشتو بده تا بزنم رو پیشونیم همه بدونن خاک پاتیم!!

 

زیباترین عکس ها در اطاق های تاریک ظاهر میشن پس هر وقت در قسمت تاریک زندگیت ظاهر شدی بدون که خدا می خواد زیباترین تصویر رو از تو بسازه

 

تو که در باور مهتابی عشق رنگ دریا داری فکر امروزت باش به کجا می نگری زندگی ثانیه ایست وسعت ثانیه را می فهمی می شود مثل نسیم بال در بال پرستو بوسه بر قلب شقایق بزنیم بدونت تنها نیست تو خدا را داری و من آرامش چشمان تو را

 

آرزوهاتو یه جا یاداشت کن و یکی یکی از خدا بخواه خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره که چیزی که امروز داری دیروز آرزوشو کردی

 

اگه تمام خاک زمین باشی تنها مشتی از تو کافیست برای آنکه تا ابد بپرستمت!

 

کاش در دهکده عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف بهم می کردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود...!

 

اگه دنیا فراموشگر خاطره هاست، تو فراموش نکن آنچه بین من و توست...

 

پرسیدم عشق چیست؟ گفت آتش است. گفتم مگر آنرا دیده ای؟ گفت نه در آن سوخته ام!

 

تو با من هرجوری باشی عاشق خستگی هاتم عاشقم عاشق اشکات گنگ . گیج خنده هاتم تو همه کار و کس این عاشق بی سرزمینی مهربونی اگه حتی پای گریه هام نشینی...

 

ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم ما خاک قدوم هرچه زیبا صفتیم از زشتی کردار دگر خسته شدیم محتاج دو پیمانه می معرفتیم

در دهستان اصالت های عشق میتوان شبنم فروش ساده بود میتوان روی اجاق عاطفه چای خوش طعم وفا را دم نمود

 

من آهنگ غریب روزگارم غمی در انتهای سینه دارم تمام هستیم یک قلب پاک است که آن را زیر پایت می گذارم..

 

زندگی مثل بازی حکمه!! مهم نیست که دست خوبی نداری مهم اینه که یار خوبی داشته باشی؛ اینطوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری!

 

سعی کن مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ سعی کن مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن!!

 

نگاهی آشنا به یاس کردم تورا در برگ نخل احساس کردم خلاصه در کلاس ناز چشمت دو واحد عاشقی را پاس کردم!

 

دوستیت : زلال ؛ مرامت : عسل ؛ ظاهرت : طلا ؛ باطنت : برف ؛ وجودت : نعمت ؛ داشتنت : غنیمت ؛ ندیدنت : مصیبت ؛ سالاری بخدا !

 

خورشید تابانم تویی عشق پریشانم تویی آبی آسمانم تویی همدم تنهایی من یار و غمخوارم تویی یار همیشگی من عشق و دنیایم تویی گر نباشی من نیستم چون که هستی ام تویی

 

شکسپیر میگه : فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست آوری و بدست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی!

 

ناپلئون میگه : حرفیو بزن که بتونی بنویسیش ، چیزیو بنویس که بتونی امضاش کنی و چیزیو امضا کن که بتونی پاش وایسی...... پس : دوستت دارم، ( امضا ) !!

 

سلامم به گرمای قلب تو دوست دلم لحظه ای با دلت روبروست بگو عاشقی تا سلامت کنم تمام دلم را بنامت کنم

 

در دادگاه عشق قسمم قلبم بود وکیلم دلم بود و حضار جمعی از عاشقان و دلسوختگان. قاضی نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام کرد. محکوم شدم به تنهایی و مرگ. در کنار چوبه دار از من خواستند تا آخرین خواسته ام را بگویم و من گفتم به تو بگویند دوستت دارم

 

زندگی به من آموخت چگونه گریه کنم ولی گریه نیاموخت چگونه زندگی کنم.تو به من آموختی دوستت بدارم اما نیاموختی چگونه فراموشت کنم!

 

روزگاریست در این کوچه گرفتار توام باخبر باش که در حسرت دیدار توام گفته بودی که طبیب دل هر بیماری پس طبیب دل من باش که بیمار توام

 

به <@> من تو ><( ( (:> ..........................نفهمیدی؟ میگم به چشم من تو ماهی!!

 

تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست

 

هرکه تو را دید ز خود دل برید رفته ز خود تا که رخت را بدید تیر غمت چون به دل من رسید همچو بگفتم که همه کس شنید من زتو دوری نتوانم دگر جانم از تو صبوری نتوانم دگر

 

کاش میشد اشک را تهدید کرد مدت لبخند را تمدید کرد کاش میشد در میان لحظه ها لحظه دیدار را نزدیک کرد

 

سریع ترین راه دریافت عشق بخشیدن آن به دیگران است. (آلبرت انیشتین)

 

من در این کلبه خوشم تو در آن اوج که هستی خوش باش من به عشق تو خوشم تو به عشق هرکه هستی خوش باش

 

ای مهربانم، ازین پس هرشب سراغت را از ماه می گیرم و هر روز به خورشید می سپارمت تا مبادا به سایه غم گرفتار شوی...

mani بازدید : 108 سه شنبه 25 مرداد 1390 نظرات (0)

خيلي وقته ميخوام 1 چيزي بهت بگم ولي تا حالا روم نشده گفتنش برام خيلي سخته خواستم بگم د.. دو.. دوس.. دو سه ليتر بنزين داري بهم بدي؟!!!!!

غرورت رو واسه کسي که دوسش داري بشکن ولي دل کسي رو که دوسش داري به خاطر غرورت نشکن

آدمي فقط در يك صورت حق دارد به ديگري از بالا نگاه كند:و آن هنگاميست كه بخواهد دست ديگري كه بر زمين افتاده بگيرد تا اورا بلند كند

ميدوني آدما بين الف تا ي قرار دارند. بعضي ها مثل " ب " برات ميميرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت ميشوند، مثل " م " منتظر مي مونند تا يه روز مثل " ي " يارت بشن

خط 2 انتها داره ... مثلث 3 تا انتها ... مربع 4 تا انتها ... اميدوارم دوستي من و تو مثل دايره باشه

همه مي گن که شيشه احساس نداره اما اما وقتي روي شيشه بخار گرفته نوشتم دوست دارم خيلي اروم اشک ريخت و گريه کرد

خداوند به فرشتگان عقل داد، بدون شهوت.حيوانات را شهوت داد، بدون عقل و انسان را شهوت داد با عقل ؛ هر انساني که عقلش به شهوتش غلبه کند از فرشتگان بهتر است و هر انساني که شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر از حيوان است اي تماشايي ترين مخلوق خاكي در زمين! آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم

خیلی ماهی ... ... ... بخور، چون امگاسه داره!

قفل ها كه بي كليد شدن. چشم ها به در سفيد شدن . چه امتحان خوبيه . دوريت عجب غروببيه

ميخوام اتوبوس بسازم .... اتوشو دارم اما بوس ندارم .. يه بوس ميدي ؟ لازم دارم

دوست داشتن دل ميخواد نه دليل !
از ته دل دوست دارم بدون دليل

مهم نیست قشنگ باشی ،قشنگ اینه كه مهم باشی حتی برای یك نفر........

ميخوام بگم دوستت دارم... نه به 21 زبان زنده دنيا... بلکه به زبان قلبم....

گوش کن: تالاپ..تولوپ...

واسه ما جشن تولدت يك بهونه بود هميشه . كه رو هديه بنويسي دلم از تو دور نيمشه

بازي روزگار را نمي فهمم ! من تو را دوست دارم تو ديگري را....ديگري مرا ...وهمه ي ما تنهاييم.

تنها ارزوم همينه. تا يادم نرفته راستي كاش يك روز بهم بگي من همونم كه ميخواستي

معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پیش او.معلم گفت{ج}خواستم بگویم جدایی گفت نگو

يكم برس باز به خودت ميخوام بيام تولدت . اون وقتا اينجوري نبوذ راهت به اين دوري نبود

اولا مهربون ترن اونا كه همسفرند . اشك منم كه جاريه نگه دار يادگاريه

تو باغ ها گل سرخي تو آسمون ستاره
جايي رو سراغ ندارم كه نشون از تو نداره

فرشته ها وجود دارند اما چون بعضی وقتها بال ندارن ما بهشون میگیم دوست!

کاش گل بودی تا به تلافی همه ی بدیهایت تو را پرپر میکردم

با خود عهد بستم بار دیگر که تو را دیدم بگوویم از تو دلگیرم ولی باز تو را دیدم و گفتم بی تو میمیرم

برو سر ميکروسکوپ ... رفتي؟ ... چي مي بيني؟ ... يه ذره کوچيک؟ ... ميدوني چيه؟؟؟ ... آره؟؟؟ ... يه کم فکر کن ... اون دل منه که برات يک ذره شده.

يكي از بهترين ها ميگه :
اگركسي يكي رودوست داشته باشه ، بيشتر از اين كه بهش بگه دوست دارم بهش ميگه مواظب خودت باش
.
.
.
پس مواظب خودت باش

مراهرجورخواهي دربه درکن:جفايت راازاين هم بيشترکن:بزن باعشق خودآتش به جانم:ولي آتش نشاني راخبرکن

روی دیوار نوشتم، بارون پاکش کرد . برات نامه نوشتم، پستچی گمش کرد . روی برگ نوشتم، آفتاب خشکش کرد . حالا اس ام اس می دم که بدونی دوست دارم . امیدوارم مخابرات بازی در نیاره

گل اگر خشک شود ساقه اش می ماند دوست اگر جدا شود خاطره اش می ماند

همه دنبالت میگردن پیدات نمیکنن ، می خوای بهشون بگم تو قلب من زندونی هستی ؟!!!

بس که دیوار دلم کوتاه است...هر که از کوچه تنهایی ما میگذرد...به هوای هوسی هم که شده...سرکی می کشد ومی گذرد...

كاش از شاخه سرسبز حيات گل اندوه مرا ميچيدي .

گفتی " دور مرا خط بکش " کشیدم... حالا تو در محاصره ی منی !!!

اگه من و تو دوتا برگ باشيم، هنگام خزان من زودتر از تو ميشکنم تا زماني که مي‌افتي در آغوشم بگيرمت!

khoda be hameye fereshteha dastoor dad ta tooye behesht jam beshan ta behtarin fereshtaro entekhab kone vali behtarim fereshte jamoond chon dar hal khoondane inaie ke man neveshtam
***
man tooye donya seta doost daram ... khorshid ,mah va to. avali ro vaseye roozam mikham / dovomiro vaseye shabam mikham / vali to ro vaseye tak take lahzehaye zendegim mikham
***
badtarin dard in nist ke az eshghet door bashi.badtarin dard in nist ke be ooni ke doosesh dari naresi.badtarin dard in nist ke eshghet behet naro bezane.badtarin dard inam nist ke asheghe yeki bashi yo oon nadoone.badtarin dard ine ke yeki bemire oon vaght taze befahmi ke dooset dashte !!!!!!!!!!!!!! inam ye noe darde dige
***
Ye rooz Del ba khodesh ahd bast ke az in be baad sang misham , sang shod...........raft miyoone sanga neshast , ama...........asheghe ye sange dige shod

زندگي 2 چيز به من آموخت.....که هر چي فکر ميکنم يادم نمياد!

جوووووووووووووووووووووووووووووووووو
وووووووووووووووووووووووووووووووووو
ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون من ! نفس رو داشتي؟

عشق صدای پیانو نیست عشق صدای گیتار هم نیست عشق صدای فنر تخت خواب است!

wu da da wu dada ju o na ka
da la ka da la ju a na ni na
ni da lioe do mok no na ni a
li a ni li a no ne he ya di i
ya he ye na no ni o ni do

آهنگ سريال جواهري در قصر بود.حال کردي؟

محبت مثل يک سکه ميمونه که اگه بيفته تو قلک قلب ديگه نميشه درش اورد اگرم بخواي درش بياري بايد اونو بشکني

با هم رفتيم بيرون............سردم شد............. يه لب......... يه لب........................................... يه لبو برام ميخري...؟!!

کشاورز پیر در کنار گاو آهن کهنه ایستاده بود و به مزرعه شخم نخورده اش می نگریست
چون در این لحظه گاوش داشت مسج می خوند

ترکه به زنش میگه:بیا مهریتو بذاراجرا با پولش خونه بخریم!!

لبخند رو هیچوقت ترک نکن حتی وقتی که خیلی ناراحتی .
چون افسردگی خیلی خطرناکه حسن .
ممکنه که داغون بشی حسن !
نیشت رو ببند حسن

زندگي دو چيز به من آموخت

*
*
*
*
*
*
*
که هرچي فکر ميکنم يادم نمياد چي بود

بلوتوث قلبت رو روشن کن
می خوام تمام وجودمو براتsend کنم
.
.
.
.
ها ها ها
ویروس داشت
الان می میری ....!

..آرامش در زندگي بهترين چيزه
بيا به آرامش فکر کنيم
به زندگي
به عشق
به زيبايي
به بهشت
به جهنم
به درک
به تو چه
به من چه
برو اعصاب ندارم.

...

...

...

....

مشترک گرامی دسترسی به این اس ام اس امکان پذیر نمیباشد...!!!

مهم نیست که قشنگ باشی،
قشنگ اینه که مهم باشی حتی برای یک نفر!!!

اگه ده تا گل گرفتی دستت و رفتی جلوی اینه 11 تا گل قشنگ دیدی
اصلا تعجب نکن
این نشون میده هم کوری هم خنگی و هم دچار توهم شدی

سوراخ جورابتیم کوک بزن فنا شیم، چروک لباستیم اتو بزن هلاک شیم.چروك لبتيم، بخند فنا شيم

در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف سبز و گل سرخ یکیست...

از فرش فروشی مزاحمتون میشم
اجازه میدین دلمو فرش زیر پاتون کنم
تا هیچ جا جز دل من پا نذارین؟

هرگز به دنبال کسی نباش که بتونی باهاش زندگی کنی بلکه به دنبال کسی باش که نتونی بدون او زندگی کنی

هر آغازي را پاياني است .. صد حيف كه آغاز عشق تو پايان عمر من بود!!!!

خدايا به هر که دوست ميداری بياموز که اس ام اس 15 تومان بيشتر نيست و به هر که بيشتر دوست ميداری بياموز که ارزش يک دوست بيش از 15 تومان است...

سلام.آخرين خبری رو که چند لحظه پيش فهميدم به اطلاعتون ميرسونم: عجيب دوست دارم..

بهترين لحظه زمانيست که فکر ميکنی فراموشت کردم امّا ناگهان اس ام اسي از طرفه من ميرسه که ميگه:ميميرم برات.

می خوام روی تمام سنگ های دنیا بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی داره!؟

وقتي داري فكر ميكني/كه من دارم فكر ميكنم/كه تو داري فكر ميكني/كه من به چي فكر ميكنم/دلم مي خواد كه فكر كني/ كه من به تو فكر ميكنم

گفتم دوستت دارم نگاهي به من کرد و گفت:چند تا؟
دستامو بالاآوردم و تمام انگشتهاي دستمو نشونش دادم
اما اون به کف دستام نگاه مي کرد که خالي بود.

نشد ز عشق برای همیشه دور بمانم….. شکوه چشم تو نگذاشت با غرور بمانم

شيشه ي دل را شکستن احتياجش سنگ نيست اين دل با نگاهي سرد پرپر مي شود.

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت بيچاره از اين عشق سوختن آموخت فرق منو پروانه در اينست پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت

اينگونه زندگي کنيم:ساده اما زيبا،مصمم امابي خيال،متواضع اما سربلند،مهربان اما جدي،سبز اما بي ريا،عاشق اما عاقل.

قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم .

دوستي واقعي مثل سلامتي هست
ارزش اون رو معمولا تا وقتي که از دستش بديم نمي دونيم.

گه يه روز فروختمت ،
بدون آدم فروش نيستم .. گل فروشم گلم !

هر کس یه روزی میاد، یه روزی میره،یکی با دلش میره، یکی با پاهاش، ولی مواضب باش کسی با پاهای خودش از دلت نره...!!!!!

دیروز که فریاد زدی دوستت دارم گفتم نمیشنوم بلندتر بگو
امروز که به آرومی گفتی دیگه دوستت ندارم گفتم هیییییس
چرا داد میزنی؟

حکایت جالبیست که فراموش شد گان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند!

گه کليد قلبيو نداري قفلش نکن اگه خداحافظي در راهه سلام نکن اگه دستيو گرفتي رهاش نکن دفتري که بسته شده ديگه بازش نکن قلبي که شکسته ديگه نازش نکن حرفي که زده شد ديگه تکرارش نکن

اميد بهترين چيزهاو انتظاربدترين چيزها را داشته باش،زندگي يك بازي است وما هيچ كدام تمرين نداريم

میخوام روی تمام سنگ های دنیا بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی داره!؟

الهي کارت سوخت ماشينم بشي تا هميشه و همه ساعت دنبالت باشم

اگه یه روز شاد بودی آروم بخند تا غم بیدار نشه و اگه یه روز غمگین شدی آروم گریه کن تا شادی نا امید نشه

واست يه دسته گل فرستادم با هزار مصيبت در ميان اون همه گل تونستم يه گل مصنوعي بزارم و در آخر برات بگم تا خشک شدن آخرين گل دوست دارم

کاش دلم قايقی بود که لب يک اسکله خودش را به تو می بست

تمام لحظه هاي دنيا واسه زمانيه که اصلآ انتظارشو نداري و هيچ لذتي بالا تر از دوست داشتن نيست پس حالا که انتظارشو نداري دوست دارم

رفتم نزد طبیب ازسوزش قلب گفتم سوزش قلب را باید چه کرد
شش بوسه نوشت برگوشه کاغذ 2تا صبح و2تا ظهرو2تا شب

ايشاالله با هم ميرم بهشت تو بخاطر اينكه روي زمين يه فرشته بودي و من بخاطر اينكه با يه فرشته روي زمين دوست بودم

عاشقان واقعي هيچ گاه نگاه خود را به يكديگر نمي دوزند بلكه با هم به يك جا مي نگرند...

يکي محبت مي کنه و يکي ناز مي کنه !اوني که ناز مي کنه هميشه محبت مي بينه اما اوني که محبت مي کنه هميشه تنهاي تنهاست

يادت باشه دنيا گرده. هر وقت احساس كردي به آخر رسيدي شايد در نقطه شروع باشي!!!

ما لحظه ها را ميگذرانديم تا به خوشبختي برسيم افسوس خوشبختي همان لحظه ها بود که ميگذرانديم.

ما چقدر دير متوجه مي شويم که زندگي يعني همان روزهايي که زود گذشتن آن را آرزو مي کنيم.....

اي پيتزاي عشقم ، همبرگر قلبم ، كباب زندگيم ، اسپاگتي افكارم ، بي تو فلافلم

پرسيدم : عشق چيست ؟ گفت : آتشي است . گفتم : مگر آن را ديده اي ؟ گفت : نه در آن سوخته ام.

خون من یعنی وجودم
بی خون من هیچو پوچم
بارها در عشقنامه نوشتم
خون من مهر وجودت

ارزو دارم که قشنگترين گل سرخ دنيا را بچينم و بر برگهای آن قطره ايی از خون خود را بچکانم و انرا به محبوبم هديه کنم تا زمانی که گل را ميبويد نفسش خون مرا گرم کند.

اي که دور از مني و ياد مني،با خبر باش که دنياي مني...شاديت شادي من،غصه ات غصه من...قلب من خانه تو خانه ات قبله من دوست دارم

تنها کسي که در زندگي مرا شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد مي کني

اگر حلقه عشق از طلاست ، حلقه دوست از وفاست ..
.
.
.
.
بي وفا يادي هم از ما بکن

ميگن لبخند ربطي به مرگ نداره ولي تو بخند تا من برات بميرم.

روز اول خيلي اتفاقي ديدمت... روز دوم الکي الکي چشمهام به چشمت افتاد... هفته بعد دزدکي بهت نگاه کردم... ماه بعد شانسي به دلم نشستي و حالا سالهاست يواشکي دوست دارم...

دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکديگــر نگــــاه کنيم.

اين روزها نه مجالي براي دلتنگي دارم نه حوصله اش را................ ولي با اين همه گاه گاهي دلم هواي تو را مي کند

ميدوني خراب تر از شهر بم شهر ديگه اي نيست ..
.
.
.
.
پس بمتم !!

از همه چيز گذشتن و به همه چيز رسيدن مهم نيست ..

مهم از چه گذشتن و به چه رسيدن است !!

آموختم که دست دادن معني رفاقت نيست.... بوسيدن قول ماندن نيست..... و عشق ورزيدن ضمانت تنها نشدن نيست .....

هيچ وقت دل به کسي نبند چون اين دنيا اين قدر کوچيکه که توش دو تا دل کنار هم جا نميشه ... اگر هم دل بستي هيچ وقت ازش جدا نشو چون اين دنيا اين قدر بزرگه که ديگه پيداش نمي کني

اگه كسي رو دوست داري،نه براش ستاره باش،نه آفتاب،چون هر دو شون مهمون زود گذرند،پس براش آسمون باش كه هميشه بالاي سرش باشي

زندگي مثل يه ديكته اس هي مي نويسيم، هي غلط مي نويسيم، هي پاك مي كنيم دوباره هي مي نويسيم، هي پاك مي كنيم غافل از اينكه عزرائيل داد ميزنه: برگه ها بالا

فقط کسي معني دل تنگي را درک مي کند که طعم وابستگي را چشيده باشد پس هيچوقت به کسي وابسته نشو که سر انجام آن وابستگي دلتنگيست

پس از آخرین دیدار با دوستانت یادت باشد که ، به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند

هيچ وقت دل به کسي نبند چون اين دنيا اين قدر کوچيکه که توش دو تا دل کنار هم جا نميشه ... اگر هم دل بستي هيچ وقت ازش جدا نشو چون اين دنيا اين قدر بزرگه که ديگه پيداش نمي کني

ميدوني بني آدم اعضاي يكديگرند يعني چي؟
يعني مثلاً تو جيگر مني

آبي تر از آنيم که بي رنگ بميريم
از شيشه نبوديم که با سنگ بميريم
تقصير کسي نيست که اينگونه غريبيم
شايد که خدا خواست که دلتنگ بميريم

دنيا هميشه يکين ؟ ماه يکيه ... خورشيد يکيه ... زمين يکيه ... خدا يکيه ... مادر يکيه ... پدر يکيه ... تو هم يکي هستي

در پارکينگ خاطراتم چشماتو پارک کردم,بعدش هم دلت رو پنچر کردم تا از دلم نري

بزرگترين سرمايه ي يک دل حرفهايي است که براي نگفتن دارد.

زندگي گل سرخي است كه گلبرگهايش خيالي و خارهايش واقعي است.

اي شمع آهسته بسوز شب دراز است ********* اي اشک آهسته بريز غم زياد است

يادت باشه ...يادت باشه...
يادت باشه !!!
و بالاخره يادت باشه که ...!!! دل تخته ســـــــــــياه نيست که هر کي اومد روش بنويسه
و هر کس هم رفت بشه اسمشو پاک

روي ديوار مقابل پنجره‌ات قلبي كشيدم زيبا، تا ارزش عشق هميشه در خاطرت باشد،

امروز كسي راديدم كه روي قلبم مي‌نوشت: زباله‌هايتان را در اين محل نگذاريد!

وقتي سرت رو رو شونه هاي کسي ميگذاري که دوستش داري بزرگترين آرامش دنيا رو تو خودت احساس ميکني و وقتي کسي که دوستش داري سرش رو رو شانه هات ميذاره احساس مي کني قوي ترين موجود جهاني

عشق با روح شقایق زیباست
عشق با حسرت عاشق زیباست
عشق با نبض دقایق زیباست
عشق در حسرت دیدار تو زیباست

داشتيم تو جاده ميرفتيم که چشمم افتاد به يه تابلو که روش نوشته بود : دوســت داشـــتن دل ميـــخواد نه دليـــل

دلم خوش بود از ان روزی که در شطرنج دلت شاه عشق بودم اما تو با ان رخ زیبایت ماتم کردی

وقتي برسي سر دوراهي ** ندوني کجاي راهي ** تا بخوايي از اينو اون بپرسي ** مي بيني که ته راهي

هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند

الهي تو خورشيد بشي و من زمين !! تا سالي 1 بار من دوره تو بگردم و توام سالي 365 بار دور من بگردي

با خيال تو به سر بردن اگر هست گناه

با خبر باش كه من غرق گناهم هر شب

برات يه هديه دارم ##**#####**## اين يه سيم خارداره.
بپيچ دورت تا کسي دستش به گل من نرسه ......

اگه كسي دوستت داشت لازم نيست بهت بگه دوست دارم . اون با گفتن جمله ي مواظب خودت باش ثابت مي كنه كه دوستت داره ... . مواظب خودت باش.

اگه دردي تو پاهات حس مي کني، اگه احساس مي کني خيلي خسته اي مطمئن باش که مريض نيستي...

اگه گفتي اين چيه؟

>->o

.

.

.


اين منم که از دوريه تو مردم

دوستت مي دارم اگرچه مي دانم دوست داشتن گناه است عاشقت هستم گرچه مي دانم عشق هم آخر دوزخي دارد مي پرستمت گرچه مي دانم پرستش كار كافران است

اوني که شکستي تو دلم شيشه نبود از اونا که دوباره درست ميشه نبود.

mani بازدید : 84 سه شنبه 25 مرداد 1390 نظرات (0)

سلام عزیزم ، خواستم بگم …

واقعا بدجورى تو دلم نشستى …

پاشو درست بشین !

.

.

.

زن : اوه! نیگا کن ببین پشه چه جوری دستمو زخم کرده !

شوهر با بی حوصلگی میگه: این لوس بازی ها مال وقتی بود که

هنوز ازدواج نکرده بودیم  !

.

.

.

همه میگن خرابتم ولی من اوراقتم ،  (غیر قابل تعمیر ) !!!

.

.

.

مناجات غضنفر :

خدایا

گناهانم را نادیده بگیر

همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری … !

.

.

.

اگه کسی بهت گفت اسب میزنی تو دهنش

اگه نفر دوم بهت گفت اسب بهش میگی احمق

اگه نفر سوم بهت گفت اسب بهتره برای خودت یه زین بخری !

.

.

.

دخترها مثل بلوتوث هستند تا وقتی کنارشون هستی بهت متصل اند.

پسرها مثل وای فای هستند !

ممکنه پیش شما باشن اما همزمان به ده نفر دیگه نیز وصل اند !

.

.

.

مردها مثل الکل هستند، دیر بجنبی همه شان می پرند !

ستاد یادآوری فرصت ها به بانوان

.

.

.

ژاپنی ها میگن :

ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه !

ما  میگیم :

ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!!

.

.

.

از غضنفر می پرسن فرق کچل با هواپیما میدونی چیه ؟

میگه بابا ما سرمون میشه

کچل که اصلا فرق نداره !

هواپیما هم نکته انحرافی است !

.

.

.

بستنی قول و قرارهای امروزیست!

زودتر از آنچه که فکرش را بکنید آب می شوند!

.

.

.

زن داداش چیست؟

مارمولکی موذی و خطرناک که بطور مرموزی نظم خانواده را بهم میزند

در حالی که معتقد است منشاء تمام مشکلات خواهرشوهر است !

.

.

.

فکر کنم “سرت شلوغه، من میخوابم، شبت بخیر” !

یکی‌ از جملات معروفِ تیم ملی‌ “تیکه اندازی” خانم‌ها !

.

.

.
گاو اولی : ماااااااااااااااا
گاو دومی : مااااااااااااا؟؟؟؟؟
گاو اولی : پَ نــه پَ اونا !

.

.

.

- آخه تو آدمی؟؟؟؟؟

- پَ نه پَ؛ تو آدمی!

بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا !

.

.

.

یک مرد موفق مردیست که درآمدش بیشتر از مبلغی باشد که زنش خرج می کند

یک زن موفق زنیست که بتواند چنین مردی را پیدا کند !

.

.

.

اولی: هیچ فحشی بدتر از این نیست که یه پسر به ادم شماره ایرانسل بده

دومی: تو این اوضاع بی شوهری اگه کد پستی هم دادن باید بگیری !

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 65
  • بازدید کلی : 2,455